سفارش تبلیغ
صبا ویژن

آسمانی
تفسیر نمونه

تفسیر نمونه، ج‏1، ص: 17

نکته‏ ها:

1- آیا بسم اللَّه جزء سوره است؟!

در میان دانشمندان و علماء شیعه اختلافى در این مساله نیست، که بِسْمِ اللَّهِ جزء سوره حمد و همه سوره‏هاى قرآن است، اصولا ثبت" بِسْمِ اللَّهِ" در متن قرآن مجید در آغاز همه سوره‏ها، خود گواه زنده این امر است، زیرا مى‏دانیم در متن قرآن چیزى اضافه نوشته نشده است، و ذکر" بِسْمِ اللَّهِ" در آغاز سوره‏ها از زمان پیامبر ص تا کنون معمول بوده است.

و اما از نظر دانشمندان اهل تسنن، نویسنده تفسیر المنار جمع‏آورى جامعى از اقوال آنها به شرح زیر کرده است:

در میان علما گفتگو است که آیا بِسْمِ اللَّهِ در آغاز هر سوره‏اى جزء سوره است یا نه؟

دانشمندان پیشین از اهل مکه اعم از فقهاء و قاریان قرآن از جمله ابن کثیر و اهل کوفه از جمله عاصم و کسایى از قراء، و بعضى از صحابه و تابعین از اهل مدینه، و همچنین شافعى در کتاب جدید، و پیروان او و ثورى و احمد در یکى از دو قولش معتقدند که جزء سوره است، همچنین علماى امامیه و از صحابه- طبق گفته آنان على ع و ابن عباس و عبد اللَّه بن عمر و ابو هریره، و از علماى تابعین سعید بن جبیر و عطا و زهرى و ابن المبارک این عقیده را برگزیده ‏اند.

سپس اضافه مى ‏کند مهمترین دلیل آنها اتفاق همه صحابه و کسانى که بعد از آنها روى کار آمدند بر ذکر" بِسْمِ اللَّهِ" در قرآن در آغاز هر سوره ‏اى- جز سوره برائت - است، در حالى که آنها متفقا توصیه مى‏کردند که قرآن را از آنچه جزء قرآن نیست پیراسته دارند، و به همین دلیل" آمین" را در آخر سوره فاتحه ذکر نکرده‏اند ...

سپس از مالک و پیروان ابو حنیفه و بعضى دیگر نقل مى‏کند که آنها بِسْمِ للَّهِ ...

***************************************************

تفسیر نمونه، ج‏1، ص: 18

... را یک آیه مستقل مى‏دانستند که براى بیان آغاز سوره‏ها و فاصله میان آنها نازل شده است.

و از احمد (فقیه معروف اهل تسنن) و بعضى از قاریان کوفه نقل مى‏کند که آنها بِسْمِ اللَّهِ را جزء سوره حمد مى‏دانستند نه جزء سایر سوره‏ ها «1».

از مجموع آنچه گفته شده چنین استفاده مى‏شود که حتى اکثریت قاطع اهل تسنن نیز بِسْمِ اللَّهِ را جزء سوره مى‏ دانند.

در اینجا بعضى از روایاتى را که از طرق شیعه و اهل تسنن در این زمینه نقل شده یادآور مى‏شویم: (و اعتراف مى‏کنیم که ذکر همه آنها از حوصله این بحث خارج، و متناسب با یک بحث فقهى تمام عیار است).

" معاویة بن عمار" از دوستان" امام صادق ع مى‏گوید از امام پرسیدم هنگامى که به نماز بر مى‏خیزم" بِسْمِ اللَّهِ" را در آغاز حمد بخوانم؟ فرمود بلى مجددا سؤال کردم هنگامى که حمد تمام شد و سوره‏اى بعد از آن مى‏خوانم" بسم اللَّه" را با آن بخوانم؟ باز فرمود آرى «2»:

2- دارقطنى از علماى سنت به سند صحیح از على ع نقل مى‏کند که مردى از آن حضرت پرسید" السبع المثانى" چیست؟ فرمود: سوره حمد است، عرض کرد: سوره حمد شش آیه است فرمود: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ نیز آیه‏اى از آن است" «3».

3- بیهقى محدث مشهور اهل سنت با سند صحیح از طریق ابن جبیر از ابن عباس چنین نقل مى‏کند: استرق الشیطان من الناس، اعظم آیة من القرآن بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ:" مردم شیطان صفت، بزرگترین آیه قرآن‏ ...

__________________________________________________
(1) تفسیر المنار جلد اول صفحه 39- 40.
(2) کافى جلد 3 صفحه 312.
(3) الاتقان جلد اول صفحه 136.

***************************************************

تفسیر نمونه، ج‏1، ص: 19

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ را سرقت کردند" (اشاره به اینکه در آغاز سوره ‏ها آن را نمى‏خوانند) «1».

گذشته از همه اینها سیره مسلمین همواره بر این بوده که هنگام تلاوت قرآن بِسْمِ اللَّهِ را در آغاز هر سوره‏اى مى ‏خواندند، و متواترا نیز ثابت شده که پیامبر ص آن را نیز تلاوت مى‏فرمود، چگونه ممکن است چیزى جزء قرآن نباشد و پیامبر و مسلمانان همواره آن را ضمن قرآن بخوانند و بر آن مداومت کنند.

و اما اینکه بعضى احتمال داده‏اند که بسم اللَّه آیه مستقلى باشد که جزء قرآن است اما جزء سوره ‏ها نیست، احتمال بسیار سست و ضعیفى به نظر مى‏رسد، زیرا مفهوم و محتواى بِسْمِ اللَّهِ نشان مى‏دهد که براى ابتدا و آغاز کارى است، نه اینکه خود یک مفهوم و معنى جدا و مستقل داشته باشد، در حقیقت این جمود و تعصب شدید است که ما بخواهیم براى ایستادن روى حرف خود هر احتمالى را مطرح کنیم و آیه‏اى همچون بِسْمِ اللَّهِ را که مضمونش فریاد مى‏زند سر آغازى است براى بحثهاى بعد از آن، آیه مستقل و بریده از ما قبل بعد بپنداریم.

تنها ایراد قابل ملاحظه‏اى که مخالفان در این رابطه دارند این است که مى‏گویند در شمارش آیات سوره‏ هاى قرآن (بجز سوره حمد) معمولا بِسْمِ اللَّهِ را یک آیه حساب نمى‏کنند، بلکه آیه نخست را بعد از آن قرار مى‏دهند.

پاسخ این سؤال را" فخر رازى" در تفسیر کبیر به روشنى داده است آنجا که مى‏گوید: هیچ مانعى ندارد که بِسْمِ اللَّهِ در سوره حمد به تنهایى یک آیه باشد و در سوره‏هاى دیگر قرآن جزئى از آیه اول محسوب گردد. (بنا بر این مثلا در سوره کوثر" بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ إِنَّا أَعْطَیْناکَ الْکَوْثَرَ" همه یک آیه محسوب مى‏شود).

__________________________________________________
(1) بیهقى جلد 2 صفحه 50.

***************************************************

تفسیر نمونه، ج‏1، ص: 20

به هر حال مساله آن قدر روشن است که مى‏گویند: یک روز معاویه در دوران حکومتش در نماز جماعت بِسْمِ اللَّهِ را نگفت، بعد از نماز جمعى از مهاجران و انصار فریاد زدند أ سرقت ام نسیت؟:" آیا بِسْمِ اللَّهِ را دزدیدى یا فراموش کردى"؟ «1».

2- اللَّه جامعترین نام خداوند.

در جمله" بِسْمِ اللَّهِ" نخست با کلمه" اسم" روبرو مى ‏شویم که به گفته علماى ادبیات عرب اصل آن از" سمو " (بر وزن غلو) گرفته شده که به معنى بلندى و ارتفاع است، و اینکه به هر نامى" اسم" گفته مى‏شود به خاطر آنست که مفهوم آن بعد از نامگذارى از مرحله خفا و پنهانى به مرحله بروز و ظهور و ارتفاع مى‏رسد، و یا به خاطر آنست که لفظ با نامگذارى، معنى پیدا مى‏کند و از مهمل و بى معنى بودن در مى‏آید و علو و ارتفاع مى‏یابد «2».

به هر حال بعد از کلمه" اسم"، به کلمه" اللَّه " برخورد مى ‏کنیم که جامعترین نام هاى خدا است، زیرا بررسى نامهاى خدا که در قرآن مجید و یا سایر منابع اسلامى آمده نشان مى‏دهد که هر کدام از آن یک بخش خاص از صفات خدا را منعکس مى‏سازد، تنها نامى که اشاره به تمام صفات و کمالات الهى، یا به تعبیر دیگر جامع صفات جلال و جمال است همان" اللَّه" مى‏باشد.

__________________________________________________
(1) بیهقى جزء دوم صفحه 49- حاکم نیز در مستدرک جزء اول صفحه 233 این حدیث را آورده و آن را حدیث صحیح شمرده.
(2) بعضى" اسم" را از" سمه" (بر وزن هبه) از ماده" وسم" که به معنى علامتگذارى است گرفته‏اند، زیرا اسم در حقیقت علامت معنى است، ولى محققان این نظر را مردود دانسته‏اند، زیرا مى‏دانیم به هنگام جمع بستن و تصغیر ریشه اصلى لغت ظاهر مى‏شود، و در مورد اسم، جمعش اسماء و تصغیرش" سمى" و" سمیه" است، از اینجا روشن مى‏شود که اسم در واقع از قبیل ناقص واوى است نه مثال واوى (دقت کنید).

***************************************************

تفسیر نمونه، ج‏1، ص: 21

به همین دلیل اسماء دیگر خداوند غالبا به عنوان صفت براى کلمه" اللَّه" گفته مى‏شود به عنوان نمونه:

" غفور" و" رحیم" که به جنبه آمرزش خداوند اشاره مى‏کند (فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ- بقره- 226).


" سمیع" اشاره به آگاهى او از مسموعات، و" علیم" اشاره به آگاهى او از همه چیز است (فَإِنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ عَلِیمٌ- بقره- 227).

" بصیر"، علم او را به همه دیدنیها بازگو مى‏کند (وَ اللَّهُ بَصِیرٌ بِما تَعْمَلُونَ حجرات- 18).

" رزاق"، به جنبه روزى دادن او به همه موجودات اشاره مى‏کند و" ذو القوه" به قدرت او، و" مبین" به استوارى افعال و برنامه‏ هاى او ( إِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتِینُ- زاریات- 58).

و بالاخره" خالق" و" بارء" اشاره به آفرینش او و" مصور" حاکى از صورتگریش مى‏باشد (هُوَ اللَّهُ الْخالِقُ الْبارِئُ الْمُصَوِّرُ لَهُ الْأَسْماءُ الْحُسْنى‏ حشر- 24).

آرى تنها" اللَّه" است که جامعترین نام خدا مى ‏باشد، لذا ملاحظه مى‏کنیم در یک آیه بسیارى از این اسماء، وصف" اللَّه" قرار مى‏گیرند هُوَ اللَّهُ الَّذِی لا إِلهَ إِلَّا هُوَ الْمَلِکُ الْقُدُّوسُ السَّلامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَیْمِنُ الْعَزِیزُ الْجَبَّارُ الْمُتَکَبِّرُ:
" او است اللَّه که معبودى جز وى نیست، او است حاکم مطلق، منزه از ناپاکیها، از هر گونه ظلم و بیدادگرى، ایمنى بخش، نگاهبان همه چیز، توانا و شکست ناپذیر، قاهر بر همه موجودات و با عظمت".

یکى از شواهد روش جامعیت این نام آنست که ابراز ایمان و توحید تنها با جمله لا اله الا اللَّه مى ‏توان کرد، و جمله" لا اله الا العلیم، الا الخالق، الا الرازق" و مانند آن به تنهایى دلیل بر توحید و اسلام نیست، و نیز به همین جهت است که
در مذاهب دیگر هنگامى که مى‏ خواهند به معبود مسلمین اشاره کنند" اللَّه" را ذکر مى‏کنند، زیرا توصیف خداوند به اللَّه مخصوص مسلمانان است.

################################

################################

تفسیر تسنیم

مکان نزول  

مکى یا مدنى بودن سوره مبارکه حمد، مورد اختلاف است ؛ بیشتر مفسران بر آنند که در مکه نازل شده است. (468) برخى نیز آن را مدنى مى دانند (469) و بعضى نیز قائلند که خداى سبحان براى تشریف این سوره و تاءکید بر اهمیت آن، دوبار ( یک بار در مکه و بار دیگر در مدینه ) آن را فرو فرستاده است. (470)

اختلاف درباره مکى یا مدنى بودن سوره حمد ثمره تفسیرى ندارد؛ زیرا مشتمل بر آیه اى نیست که معنایش به اختلاف نزول، مختلف و متفاوت شود، لیکن براى مکى بودن آن، دلایل چندى بیان داشته اند:

1 خداى سبحان در سوره مبارکه حجر به پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم مى فرماید: و لقد اتیناک سبعا من المثانى و القران العظیم (471). با توجه به این که سوره مبارکه حجر از سوره هاى مکى است و مراد از (سبعا من المثانى ) در آن، به شهادت روایات معصومین (علیهم السلام ) سوره حمد است (472) و از طرفى اعطاى السبع المثانى به پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم با لفظ ماضى (اتیناک ) بیان شده است، پس ‍ سوره حمد نیز مکى است و قبل از سوره حجر نازل شده است.

2 در روایات فریقین آمده است که قوام نماز به سوره مبارکه فاتحة الکتاب است: لا صلاة الا بفاتحة الکتاب (473) و نماز، پیش از هجرت در مکه تشریع شده است. استاد علامه طباطبایى (قدس سره ) مى فرماید:

گرچه نماز با هیئت و ویژگیهاى کنونى آن در شب معراج.تشریع شد، اما از آیات فراوانى در سوره هاى مکى از جمله آیه کریمه ارایت الذى ینهىَ عبدا اذا صلى (474) بر مى آید که در اوایل بعثت نیز اصل نماز، دست کم به صورت سجده و تلاوت بخشى از قرآن، تشریع شده بود. (475)

3 در برخى از تفاسیر اهل سنت براى اثبات مکى بودن سوره مبارکه حمد به روایاتى از حضرت امیرالمؤ منین (علیه السلام )، استناد شده است ؛ مانند: نزلت فاتحة الکتاب بمکة من کنز تحت العرش (476) در جوامع روایى شیعى نیز حدیثى به این صورت از آن حضرت (علیه السلام ) نقل شده است: فاءول ما نزل علیه بمکة فاتحة الکتاب... (477). همچنین حضرت امام صادق (علیه السلام ) مى فرماید: فاءول ما نزل على رسول الله بمکة بعد اءن نبى ء الحمد (478)

ترتیب نزول  

در بحث پیش برخى اقوال و قراین درباره این که سوره مبارکه حمد اولین سوره نازله بر پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم است مطرح شد. برخى از پژوهشگران علوم قرآنى نیز بر اساس روایت جابر بن زید و مانند آن و برخى نصوص تاریخى، آن را پنجمین سوره نازله دانسته اند که پس از سوره هاى علق، قلم، مزمل و مدثر و پیش از سوره مسد نازل شده است. (479)

تعداد آیات  

سوره مبارکه حمد، به اتفاق مسلمانان (480)، هفت آیه دارد و بر اساس ‍ روایات اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام ) آیه کریمه (بسم الله الرحمن الرحیم ) اولین آیه آن است: قیل لاءمیرالمؤ منین (علیه السلام ): یا اءمیرالمؤ منین اءخبرنا عن (بسم الله الرحمن الرحیم ) اءهى من فاتحة الکتاب ؟ فقال: نعم کان رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم یقراءها و یعدها آیة منها.... (481)

بنابراین، قرائت (بسم الله...) در ابتداى سوره حمد تنها براى تبرک جستن به آن نیست، بلکه جزئى از سوره است و از این رو در صورت وجوب تلاوت سوره حمد، در نماز یا غیر آن، اگر بدون بسم الله تلاوت شود، امر خداوند متعال امتثال نشده است.

گویاترین شاهد بر تعداد آیات سوره حمد، آیه کریمه و لقد اتیناک سبعا من المثانى و القران العظیم (482) است که به شهادت روایات معصومین ( علیهم السلام ) مراد از آن فاتحة الکتاب است. (483) روایات فریقین نیز بى هیچ گونه اختلافى، همین عدد را تاءیید مى کند. (484) تنها اختلافى که در آیات این سوره است درباره تقطیع و مرزبندى آیات آن است، نه اصل عدد هفت ؛ زیرا کسانى که (بسم الله الرحمن الرحیم ) را اولین آیه سوره حمد دانسته اند از (صراط الذین...) تا آخر سوره را یک آیه و دیگران که بسم الله را آیه اى از این سوره نمى دانند (غیرالمغضوب...) را آیه اى مستقل به شمار آورده اند.

غرر آیات  

در برخى روایات از (بسم الله...) به عنوان برترین آیه قرآن یاد شده است: و اءى آیة اءعظم فى کتاب الله ؟ فقال: (بسم الله الرحمن الرحیم ) (485) همچنین محمد بن مسلم از امام صادق (علیه السلام ) نقل مى کند که (بسم الله...) بهترین آیه سوره حمد است: ساءلت اءبا عبدالله (علیه السلام ) عن السبع المثانى... هى الفاتحة ؟ قال: نعم. قلت: (بسم الله الرحمن الرحیم ) من السبع المثانى ؟ قال: نعم هى اءفضلهن (486)

اگر چه (بسم الله...) از غرر آیات محسوب مى شود، لیکن چون اختصاصى به سوره حمد ندارد، نمى توان آن را تنها در این سوره از غرر محسوب داشت.چنین به نظر مى رسد که از جهت حکمت نظرى، مضمون خبرى آیه مبارکه (الحمد لله رب العالمین ) و از جهت حکمت عملى، مضمون خبرى آیه کریمه (ایاک نعبد و ایاک نستعین ) از غرر آیات سوره حمد محسوب مى شود.

خطوط کلى معارف سوره  

همان گونه که در آغاز پیشگفتار بیان شد، سوره مبارکه حمد مشتمل بر عصاره معارف قرآن کریم است و از این رو اءم الکتاب و اءم القرآن نام گرفته است. معارف این سوره از دیدگاههاى مختلف تقسیمهایى چند مى پذیرد که به برخى از آنها اشاره مى شود:

1- معارف قرآن کریم داراى سه بخش اصیل و محورى است ؛ بخشى مربوط به مبداء و توحید ذاتى، صفاتى، افعالى و عبادى اوست ؛ بخش دیگر مربوط به معاد، و سومین بخش که تاءمین کننده نیاز بشر بین مبداء و معاد است، ناظر به هدایت و ضلالت، یعنى مبین وحى، رسالت و دین است. سوره حمد نیز، چنانکه گذشت، مشتمل بر عصاره بخشهاى یاد شده است.

2- محورهاى اصلى معارف سوره حمد در برخى روایات تحمید ، اخلاص و دعا معرفى شده است که به ترتیب اشاره به سه بخش ‍ این سوره دارد: السورة التى اولها تحمید و اوسطها اخلاص و آخرها دعاء: سورة الحمد (487)

3- مرحوم شیخ بهائى ( رحمة الله ) مراتب چهارگانه حمد را بدین شرح از این سوره استفاده کرده است:

الف: حمد محبانه و عاشقانه که حمد ذات و ناظر به شایستگى ذات حق براى تحمید است. براى چنین حمدى تعبیر (الحمدالله ) کافى است.

ب: حمد شاکرانه ؛ در این مرتبه، حامد خداى سبحان را در برابر ربوبیت مطلق و احسانش حمد و شکر مى کند و تعبیر (رب العالمین ) ناظر به آن است.

ج: حمد تاجرانه که تحمیدى از سر رجاء، طمع و شوق ثواب است و (الرحمن الرحیم ) بدان اشارت دارد.

د: حمد بردگانه که حمد خدا بر اثر خوف از عذاب اوست و با آیه کریمه (مالک یوم الدین ) ادا مى شود. (488)

این لطیفه مستفاد از برخى احادیث است که مراتب حمد را بازگو مى کند؛ مانند العبادة ثلاثة: قوم عبدوالله عزوجل خوفا، فتلک عبادة العبید و قوم عبدوا الله تبارک و تعالى طلبا للثواب، فتلک عبادة الاجراء و قوم عبدوا الله حبا له، فتلک عبادة الاءحرار و هى افضل العبادة (489) ان قوما عبدوا الله رغبة، فتلک عبادة التجار و ان قوما عبدوا الله رهبة، فتلک عبادة العبید و ان قوما عبدوا الله شکرا، فتلک عبادة الاءحرار (490)

4- بر اساس حدیثى قدسى، سوره مبارکه حمد، که در مقام تعلیم ادب تحمید و شیوه اظهار بندگى است، بین خداى سبحان و عبد سالک تقسیم شده است ؛ بخش اول آن که پنج آیه دارد و مشتمل بر حمد و ثناى الهى و خشوع و خضوع در برابر اوست، از آن خداست و بخش پایانى سوره که دو آیه دارد و مشتمل بر دعاو طلب است، سهم عبد سالک است: قسمت فاتحة الکتاب بینى و بین عبدى فنصفهالى و نصفها لعبدى... (491)

5- عصاره سوره حمد، سپاسگزارى نسبت به نعمتهاى دریافت شده در زمان گذشته و مددجویى و کمک خواهى نسبت به رحمتهاى آینده در زمان حال و آتى است ؛ چنانکه حضرت امیرالمؤ منین (علیه السلام ) در برخى خطابه هاى خویش حمد و استعانت را قرین کرده، مى فرماید: نحمده على ما کان و نستعینه من اءمرنا على ما یکون و نساءله المعافاة فى الاءدیان کما نساله المعافاة فى الاءبدان (492) همچنین مى فرماید: اءحمده استتماما لنعمته... و اءستعینه فاقة الى کفایته (493)، نحمده على آلائه کما نحمده على بلائه و نستعینه على هذه النفوس البطاء عما اءمرت به السراع الى ما نهیت عنه (494)

6- مرحوم صدرالمتاءلهین مى گوید:

سوره مبارکه حمد با مقدمه اى که در نماز بدان افزوده مى شود بر روى هم هشت بخش را تشکیل مى دهد که با درهاى هشتگانه بهشت مرتبط است و نمازگزارى که سوره حمد را با آداب ویژه آن در نماز قرائت کند، از همه درهاى هشتگانه بهشت بدان راه یافته است. درهاى مزبور عبارت است از:

یکم: در معرفت که نمازگزار با گفتن وجهت وجهى للذى فطر السموات و الاءرض (495) از آن وارد بهشت مى شود.

دوم: در ذکر با تلاوت آیه (بسم الله الرحمن الرحیم ).

سوم: در شکر با آیه کریمه (الحمد لله رب العالمین ).

چهارم: در رجاء با قرائت آیه (الرحمن الرحیم ).

پنجم: در خوف با ذکر آیه (مالک یوم الدین )

ششم: در اخلاص با گفتن (ایاک نعبد و ایاک نستعین )

هفتم: در دعا و تضرع با تلاوت آیه (اهدنا الصراط المستقیم ).

هشتم: در اقتدا به ارواح پاک ) با قرائت آیه (صراط الذین اءنعمت علیهم... ) (496)

تذکر: با بررسى خطوط کلى معارف سوره حمد و مباحث محورى آن، روشن شد که هدف این سوره تعلیم و آموزش ادب تحمید و شیوه اظهار بندگى در برابر خداى سبحان است. تعلیم شیوه استعانت و طلب هدایت از خداوند و آشنایى به کیفیت پیمون راه نیز هدف دیگر این سوره است.

انسجام سوره  

مرحوم امین الاسلام طبرسى درباره نظم و انسجام سوره حمد مى گوید:

انسان با مشاهده نعمتهاى الهى، که نقص و نیاز آدمى خود شاهد گویایى بر آن است، با نام منعم سخن را گشوده، مى گوید: (بسم الله الرحمن الرحیم ) و پس از اعتراف به وجود منعم یگانه، به حمد و شکر او مى پردازد: (الحمد لله ) و چون همگانى بودن انعام الهى را مى فهمد مى گوید: (رب العالمین ) و چون دریافت که خداى سبحان علاوه بر پروراندن همه موجودات، روزى آنها را نیز بر عهده مى گیرد، به رحمت مطلق حق اعتراف مى کند: (الرحمن ) و هنگامى که عصیان تبهکاران و امهال و غفران الهى را مشاهده کرد، به ذکر رحمت مخصوص او زبان مى گشاید: (الرحیم ) و چون تجاوز انسانها به حریم یکدیگر را مى نگرد، به روز حساب که زمام آن تنها به دست خداست اعتراف مى کند: (مالک یوم الدین ) و پس از پیمودن این مراتب و مراحل معرفتى و مشاهده اسماى حسناى خداى سبحان، تنها او را شایسته عبادت یافته، خود را در محضر او مى یابد و آنگاه از خبر به خطاب گراییده، مى گوید: (ایاک نعبد ) و چون پیمودن راه عبادت را بدون کمک خداى سبحان ناممکن مى یابد، اظهار مى دارد: ( و ایاک نستعین ) و چون مى بیند راهها فراوان و پویندگان آنها گوناگونند، بهترین راه را از خداى سبحان مسئلت مى کند: (اهدنا الصراط المستقیم ) و سرانجام، چون پیمودن صراط مستقیم را به تنهایى دشوار مى یابد و نیاز به همسفرانى راه بلد را احساس ‍ مى کند. مى گوید: (صراط الذین اءنعمت علیهم ) و براى آن که در این راه، بیگانه با او رفاقت نکند مى گوید: (غیرالمغضوب علیهم و لا الضالین ) و این گونه بین تولى اولیاى الهى و تبرى از دشمنان او جمع مى کند. (497)

ثواب تلاوت  

در برخى از روایات اهل بیت (علیهم السلام ) با تاءکیدى ویژه، به تلاوت سوره حمد ترغیب شده است. سر تاءکید فراوان روایات بر تلاوت این سوره، از مباحثى که تاکنون درباره اهمیت و اسرار نامگذارى آن بیان شد روشن مى شود. برخى از این روایات به قرار زیر است:

1 پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم پس از تبیین فضایل این سوره و اجر فراوان تلاوت و استماع آن مى فرماید: فلیستکثر احدکم من هذا الخیر المعرض لکم ؛ فانه غنیمة. لا یذهبن اءوانه فیبقى فى قلوبکم الحسرة (498)

2 نیز آن حضرت مى فرماید: کسى که سوره فاتحة الکتاب را تلاوت کند، خداى سبحان ثواب تلاوت هه آیات نازله از آسمان را بدو خواهد داد: من قراء فاتحة الکتاب اءعطاه الله بعد کل آیة نزل من السماء ثواب تلاوتها (499)

3 در برخى احادیث ثواب تلاوت سوره حمد معادل ثواب تلاوت دو سوم قرآن و انفاق به همه مؤ منان ذکر شده است ؛ مانند اءیما مسلم قراء فاتحة الکتاب اءعطى من الاءجر کاءنما قراء ثلثى القرآن و اءعطى من الاجر کانما تصدق على کل مؤمن و مؤمنة (500)

( التماس دعا )


[ سه شنبه 91/12/22 ] [ 1:48 عصر ] [ آسمانی ] [ ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

امکانات وب


بازدید امروز: 50
بازدید دیروز: 44
کل بازدیدها: 229847